امیرخسرو دهلوی:غمزه شوخت که قصد جان مردم میکند هرکجا جادوگری آنجا تعلم میکند
❈۱❈
غمزه شوخت که قصد جان مردم میکند
هرکجا جادوگری آنجا تعلم میکند
مردم چشمم ز بهر سجده پایت را چو یافت
خاک پایت در دل دریا تیمم میکند
❈۲❈
کوه جورت را نیارد طاقت و من میکشم
زانکه مردم میکشند جوری که مردم میکند
کاشکی صد چشم بودی از پی گریه مرا
چون لبت در گریه زارم تبسم میکند
❈۳❈
هیچ فریاد دلم خواهی رسیدن، ای صنم
در سر زلف تو چون مجنون تظلم میکند
عشق با تقوی نسازد بعد ازین ما و شراب
ای خوش آن کف کآشنایی با لب خم میکند
❈۴❈
بنده خسرو عاشقی را دست و پایی میزند
لیک چون روی تو بیند دست و پا گم میکند
کامنت ها