گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:غمزه شوخت که قصد جان مردم می‌کند هرکجا جادوگری آنجا تعلم می‌کند

❈۱❈
غمزه شوخت که قصد جان مردم می‌کند هرکجا جادوگری آنجا تعلم می‌کند
مردم چشمم ز بهر سجده پایت را چو یافت خاک پایت در دل دریا تیمم می‌کند
❈۲❈
کوه جورت را نیارد طاقت و من می‌کشم زانکه مردم می‌کشند جوری که مردم می‌کند
کاشکی صد چشم بودی از پی گریه مرا چون لبت در گریه زارم تبسم می‌کند
❈۳❈
هیچ فریاد دلم خواهی رسیدن، ای صنم در سر زلف تو چون مجنون تظلم می‌کند
عشق با تقوی نسازد بعد ازین ما و شراب ای خوش آن کف کآشنایی با لب خم می‌کند
❈۴❈
بنده خسرو عاشقی را دست و پایی می‌زند لیک چون روی تو بیند دست و پا گم می‌کند

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۶۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها