گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:یار ما را دل ز دست عاشقی صد پاره شد باز عقل از خان و مان خویشتن آواره شد

❈۱❈
یار ما را دل ز دست عاشقی صد پاره شد باز عقل از خان و مان خویشتن آواره شد
این دل صد پاره کش پیوندها کردم به صبر آن همه پیوندهایش بار دیگر پاره شد
❈۲❈
پاره پاره گشت سر تا پا دل پر آتشم از برای سوزش من بین چه آتشپاره شد؟
ماه من، بی تو چو شب تاریک شد چشم رهی واندر این شب قطره های چشم من سیاره شد
❈۳❈
چشم را گفتم که در خوبان مبین، نشنید هیچ تا گرفتار یکی مردم کش خونخواره شد
دی رهی دید آن پری را و ز سر دیوانه شد وز سر دیوانگی در پیش آن عیاره شد
❈۴❈
دید چون دیوانگی من، بزد بر سینه سنگ سختی دل بین که بستد سنگ و در نظاره شد
تا به کوه و دشت نفتد همچو فرهاد از غمت چاره خسرو بکن کز دست تو بیچاره شد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کاظم ایاصوفی
2021-02-24T04:54:01
نخستین واژه شعر باید باز باشد نه یار