گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:گر نمی بینم دمی در روی او غم می کشد ور کسی پهلوی او می بینم آن هم می کشد

❈۱❈
گر نمی بینم دمی در روی او غم می کشد ور کسی پهلوی او می بینم آن هم می کشد
من به عشق یک نظر می میرم واو با کسان چون زید مسکین گرفتاری کش این غم می کشد
❈۲❈
من ز محرم حیله می پرسم کز این غم چون زیم وین خود از کشتن بتر کز طعنه محرم می کشد
می کشد از چشم و خوشتر آنکه می گوید که خلق خود همی میرند، کس را چشم پرنم می کشد؟
❈۳❈
ای دل خسته، چه جویی، مرهم از شیرین لبی؟ کو به شوخی دردمندان را به مرهم می کشد
چند پوشم گریه را تا کس نداند راز من؟ بیشتر هر جا مرا این چشم پرنم می کشد
❈۴❈
زلف را زین گونه، جانا، هم مده رشته دراز کو هزاران بسته را در زیر هر خم می کشد
از کرشمه خلق را تا می توانی می کشی ور کسی از تو رها شد زلف در هم می کشد
❈۵❈
خسروا، کی غم خورد، گر تو بمیری در غمش آنکه صد همچون تو عاشق را به یک دم می کشد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۸۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها