گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:سر من به سجده هر دم به ستانه ای درآید جگر اندر آستانش به بهانه ای در آید

❈۱❈
سر من به سجده هر دم به ستانه ای درآید جگر اندر آستانش به بهانه ای در آید
قد تست همچو تیری که درون جان نشیند چو درون سینه من گذرانه ای در آید
❈۲❈
در کین گشاد چشمت به خیال خود بگو تا ز پی شفاعت من به میانه ای در آید
ز فسانه خواب خیزد، ولی اندر این که خسپد اگر این حکایت من به فسانه ای در آید
❈۳❈
دل من ز زلف و رویت شد اسیر و چون نگردد؟ شب ماهتاب دزدی که به خانه ای در آید
ز غمت چنانست سوزم که زبان کنم تصور به دهن ز آتش دل چو زبانه ای در آید
❈۴❈
سحری بود، خدایا که حریف من ز جایی همه شب شراب خورده سحرانه ای در آید
صنما، بیا که خسرو ز برای تست هر شب در دیده باز کرده که فلانه ای در آید

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۶۹۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها