گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:شب زیاد تو مرا تا به سحر خواب نبرد دیده آبی زد و از دیده من تاب نبرد

❈۱❈
شب زیاد تو مرا تا به سحر خواب نبرد دیده آبی زد و از دیده من تاب نبرد
من بدین خواب نخفتم که ببینم رویت ناگهان روی تو دیدم همه شب خواب نبرد
❈۲❈
می برد آب دو چشمم که خیالی شده ام خوش خیال تو که از دیده من آب نبرد
دل سنگین تو وزنم ننهد، وه که کسی سنگ قلب تو ازین سینه قلاب نبرد
❈۳❈
نامسلمان دل من در خم ابروی تو مرد هیچ کس هندوی ما را سوی محراب نبرد
زین رخ زرد چه پیچم سخنی در زلفت هیچ کس حاجت زرگر به سر تاب نبرد
❈۴❈
زخمهایی که ز نوک قلمت بود در او در دل خویش نگه داشت، به اصحاب نبرد
رقعه ای دوش فرستادی و مسکین خسرو خواند در روشنی آه و به مهتاب نبرد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۷۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها