گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:گر سر زلف تو از باد پریشان نشود خلق بیچاره چنین بیدل و حیران نشود

❈۱❈
گر سر زلف تو از باد پریشان نشود خلق بیچاره چنین بیدل و حیران نشود
وه ازان روی مرا جان به لب آمد،یارب که گرفتار به دل هیچ مسلمانان نشود
❈۲❈
ای مسلمانان، آن موی ببندید آخر چه کند، این دل مسکین که پریشان نشود؟
من گناه دل دیوانه خود می دانم عشقبازست و همه عمر به سامان نشود
❈۳❈
یارب، از رنج دل ماش نگیری، هر چند که جفاها کند و هیچ پشیمان نشود
مردمان در من و بیهوشی من حیرانند من در آن کس که ترا بیند و حیران نشود
❈۴❈
هم به حق نمک خود که نگهدار دلم گر چه کس بر جگر سوخته مهمان نشود
اندرین قحط وفا گر چه که طوفان آرم هرگز این نرخ در ایام تو ارزان نشود
❈۵❈
لذت عشق ندانند اسیران مراد که مگس قند بجوید، به نمکدان نشود
خسرو آهوی رمیده ست ز خوبان که برو گر دل شیر نهی، بیش پریشان نشود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۷۲۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بیتا
2019-03-08T16:45:03
دوستان عزیز معنی این شعر و واژه های کلیدیشو میخوام, لطفا راهنماییم کنید
هیرسا
2020-07-29T15:20:52
واقعا امیر خسرو دهلوی بهترین شاعر ی هست که تا حالا دیدم