گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد آرزومند نگاری به نگاری برسد

❈۱❈
خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد آرزومند نگاری به نگاری برسد
دیده بر روی چو گل بنهد و نبود خبرش گر چه بر دیده ز نوک مژه خاری برسد
❈۲❈
گر چه در دیده کشد هیچ غبارش نبود هر کجا از قدم دوست غباری برسد
لذت وصل نداند مگر آن سوخته ای که پس از دوری بسیار به یاری برسد
❈۳❈
قیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیر که خزان دیده بود پس به بهاری برسد
ای خوش آن پاسخ تلخی که دهد از صبرم که خماری شکن ار بعد خماری برسد
❈۴❈
خسروا، یار تو، گر می نرسد، یاری کن بهر تسکین دل خویش که آری برسد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۷۲۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مدیسا
2016-10-28T07:38:27
مصرع 1، 2، 10 برسد صحیح است
مجتبی
2016-05-21T11:31:09
ردیف غزل " برسد " است ، لطفا تصحیح بفرمایید
محمد
2021-04-15T15:29:07
در کلمه وصل، بین دو حرف ابتدای کلمه فاصله افتاده. همچنین حرف ربط وَ در بیت دوم قبل از کلمه نبود جا افتاده
ارغوان
2017-10-18T20:35:56
بنده این شعر رابه اینصورت یافتم تاریخ ما سایت بسیار خوبی است این را می فرستم که مجموعه شما کاملترین باشد خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسدآرزومند نگاری به نگاری برسددیده بر روی چو گل بنهد و نبود خبرشگر چه بر دیده ز نوک مژه خاری برسدگر چه در دیده کشد هیچ غبارش نبودهر کجا از قدم دوست غباری برسدلذت وصل نداند مگر آن سوخته ایکه پس از دوری بسیار به یاری برسدقیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیرکه خزان دیده بود پس به بهاری برسدای خوش آن پاسخ تلخی که دهد از صبرمکه خماری شکن ار بعد خماری برسدخسروا، یار تو، گر می نرسد، یاری کنبهر تسکین دل خویش که آری برسد