گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:زلف تو زان گره سخت که بر جانم زد دم باقی دو سه پیمانه که بتوانم زد

❈۱❈
زلف تو زان گره سخت که بر جانم زد دم باقی دو سه پیمانه که بتوانم زد
در دلم گشت همان لحظه کز او جان نبرم کز سر ناز، یکی غمزه پنهانم زد
❈۲❈
یار پیکان زد و من در هوس آن مردم که زنم بوسه بران دست که پیکانم زد
ای اجل، آن قدری صبر کن امروز که من لذتی گیرم از آن زخم که بر جانم زد
❈۳❈
دیدمش از پس عمری و همی مردم زار تشنه در بادیه هجر که بارانم زد
خلق گویند بدینگونه چرایی، چه کنم؟ رهزنی آمد و راه دل ویرانم زد
❈۴❈
نه من از خویش چنین سوخته خرمن شده ام تو شدی شمع دل، آتش به جگر زانم زد
پادشه چوب خلیفه خورد و فخر کند من درویش ز چوب تو که دربانم زد
❈۵❈
بس نبوده ست پریشانی خسرو ز فلک وه کجا هجر تو بر حال پریشانم زد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۷۵۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها