گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:چشم مست تو که دی بر من بیتاب افتاد تو نیفگندی، از آلودگی خواب افتاد

❈۱❈
چشم مست تو که دی بر من بیتاب افتاد تو نیفگندی، از آلودگی خواب افتاد
غمزه تیز به پیرامن چشمش گویی تیغ خون است که در مهچه قصاب افتاد
❈۲❈
مشتبه می شود قبله ز رویت، چه کنم؟ که ز ابروی تو چشمم به دو محراب افتاد
دل به دریای جمال تو به بازی می گشت عاقبت سوی زنخ رفت و به گرداب افتاد
❈۳❈
کار من از پی زلف تو پس آمد، چه کنم؟ مثلم قصه شاگرد رسن تاب افتاد
زلف تو می نگذارد که ببینم رویت یارب این شب ز کجا بر سر مهتاب افتاد؟
❈۴❈
آب خسرو همه بر روی زمین ریخته شد از چو تو یار که گردنده به دولاب افتاد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۷۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها