گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:منم امروز حدیث تو و مهمانی چند پاره از دیده و دلها همه بریانی چند

❈۱❈
منم امروز حدیث تو و مهمانی چند پاره از دیده و دلها همه بریانی چند
هر زمان کاتش سودای تو افزود عشق جای خاشاک بر آتش فگند جانی چند
❈۲❈
دی سوی سوختگان دید و گفتی که که اند کافرا، گیر به بتخانه مسلمانی چند
تا تو از خانه برون آیی، هر دم چاک است بر سر کوی تو دامان و گریبانی چند
❈۳❈
من ندانم که چه مرغم به یکی گلشن اسیر؟ که رود آخر هر مرغ به بستانی چند
ما پریشان دل و او می گذرد مست، او را چه غم، ار جمع نگردند پریشانی چند؟
❈۴❈
خنده بیخبران است چو رنج دل ما می ندانیم چه رنجیم ز نادانی چند؟
حال ما دیده ای، گر، ای صبا، آن سو گذری بدهی یادش ازین بی سر و سامانی چند
❈۵❈
خسروا، بر دل آتشکده بسیار گری کاین جهنم نشود کشته به بارانی چند

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۷۷۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها