امیرخسرو دهلوی:گل ز روی تو فرو می ریزد مشک در زلف تو می آویزد
❈۱❈
گل ز روی تو فرو می ریزد
مشک در زلف تو می آویزد
از پی دیدن روی چو گلت
باد صد نقش همی انگیزد
❈۲❈
هر که آن خط مسلسل بیند
خاک بر خط دبیران ریزد
چون سحر بوی تو آید به چمن
باد صبح از سر گل برخیزد
❈۳❈
دست شستم ز دل خون گشته
زانکه با زلف تو می آمیزد
چشم بیمار تو از خون دلم
می خورد باده نمی پرهیزد
❈۴❈
سر نهاده ست چو خسرو به غمت
سر نهد، گر ز غمت بگریزد
کامنت ها