گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:مبادا آسمان را خانه معمور که یاران را ز یکدیگر کند دور

❈۱❈
مبادا آسمان را خانه معمور که یاران را ز یکدیگر کند دور
گشاید عقدهای مهربانی برد پیوند صحبت‌های جانی
❈۲❈
دو همدم را کز آن مهری که دارند دمی از هم جدا بودن نیارند
چنان دور افگند کاز بعد یک چند به نام و نامه‌ای گردند خرسند
❈۳❈
که چون دوران چرخ از بی‌وفائی فگند آن هر دو عاشق را جدائی
شه آمد باز از آنجا با دل تنگ به سنگین حجره شد چون لعل در سنگ
❈۴❈
از آن پس یک زمان بی‌غم نبودی زدی دمهای سرد و دم نبودی
نهانی گفته بودش محرم راز که زان دیگران شد یار دمساز
❈۵❈
به شادی با عروس خویش بنشست عروسان دگر بگزاشت از دست
مه گوشه نشین زان داغ جان کاه همی بود از درون، کاهنده چون ماه
❈۶❈
غم دوری نه بس بودش جگر خوار بران غم گشت غمهای دگر یار
توان در چشم خود صد خار دیدن که نتوان یار با اغیار دیدن
❈۷❈
حکایتهای عشق اندود کردی شکایتهای خود آلود کردی
که گر غم پرس من می‌پرسیدم کم چه کم دارم ز خوبی، تا خورم غم؟
❈۸❈
هنوز، از شاخ سبزم، برنرسته است هنوز، این سبزه را شبنم نشسته است
ز بی‌خوابی همه شب چشم من باز تو با هم خوابهٔ خود خفته در ناز
❈۹❈
ترا بادا حرام آن شکر و می که می‌نوشی ز لبهایش پیاپی
مرا بادا حلال اندوه خوردن ز غیرت لقمه چون کوه خوردن

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۲ - صفت داغهای جدائی، که دود از نهاد آن دو آتش زده فراق براورده

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها