گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:آن دل که دایمش سر بستان و باغ بود گویی همیشه سوخته درد و داغ بود

❈۱❈
آن دل که دایمش سر بستان و باغ بود گویی همیشه سوخته درد و داغ بود
هر خانه دوش داشت چراغی و جان من می سوخت و به خانه من این چراغ بود
❈۲❈
من بی خبر فتاده در آن کوی مرده وار نالیدنم صدایی غلیواژ و زاغ بود
روزی نشد که جلوه طاووس بنگرد این دیده را که روزی زاغ و کلاغ بود
❈۳❈
دل در چمن شدی و ز بوی تو شد خراب بلبل که بویها ز گلشن در دماغ بود
رفتم به سوی باغ و به یادت گریستم بر هر گلی، وگرنه کرا یاد باغ بود
❈۴❈
شب گفت، می رسم، چو بگفتم، به خنده گفت خسرو برین حدیث منه دل که لاغ بود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۳۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها