امیرخسرو دهلوی:آن رهروان که گام به صدق و صفا زنند دل را سرای پرده برون زین سرا بزنند
❈۱❈
آن رهروان که گام به صدق و صفا زنند
دل را سرای پرده برون زین سرا بزنند
مردان راه زان قدم صدق یافتند
تا هر دو کون را لگدی بر قفا زنند
❈۲❈
جان کندن است این زدن دست و پا به حرص
آری به گاه کندن جان دست و پا زنند
بسیار بهترند ز پیران زرپرست
حیله گران که دست به ورد و دعا زنند
❈۳❈
وقتی به زرق، اگر به دعا خورده می دهیم
شاید، اگر ز خاک سیاهش دوا زنند
سحر و فسونست از پی تسخیر میر و شاه
حقا که واجب است که بر روی ما زنند
❈۴❈
آنان که عقل شان نکند حرص را سزا
بهر چه پای مورچه بر اژدها زنند؟
خسرو خوش آن کسان که فروزند شمع عیش
و آتش درین فریبگه پر بلا زنند
کامنت ها