گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:باز آن شکار دوست، ز ابرو کمان کشید دل صید کرده تیر مژه سوی جان کشید

❈۱❈
باز آن شکار دوست، ز ابرو کمان کشید دل صید کرده تیر مژه سوی جان کشید
گفتم به مغز شست غمت، باورم نداشت مغزم به تیزی مژه از استخوان کشید
❈۲❈
دل دوش می پرید که من مرغ زیرکم آمد، به دام زلف خودش موکشان کشید
بتوان کشید تافتگی های زلف او لیکن چو تیر غمزه زند چون توان کشید
❈۳❈
بالا کشید زلف و دلم کی رسد به من کو را به بام برد و ز ته نردبان کشید
گیرم عنان صبر ز دستش، و لیک صبر خود رفت آنچنان که نخواهد عنان کشید
❈۴❈
خسرو ز گلرخان به دم سرد مبتلاست چون بلبلی که زحمت باد خزان کشید

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۴۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها