گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:بسی دیدم درین گردنده دولاب ندیدم هیچ دورش بر یکی آب

❈۱❈
بسی دیدم درین گردنده دولاب ندیدم هیچ دورش بر یکی آب
اگر خورشید این ساعت بلند است زمان دیگر از پستی نژند است
❈۲❈
مکن تکیه به صد رو مسند و تخت خس است این جمله چون بادی وزو سخت
ز تاراج سپهر دون بیندیش که صد شه را کند یک لحظه درویش
❈۳❈
علمهای جهان بر عکس هم هست که بر ملکی گدائی را دهد دست
کنون از سینه بیرون ریزم این جوش که روشن شد هم از دیده هم از گوش
❈۴❈
که چون شه را به شخص ناز پرورد رسید از تند باد آسمان گرد
تغیر یافت ره اندر مزاجش نشستند اهل دانش در علاجش
❈۵❈
به تب لرزه شده خور زان تب نرم که آن خورشید را اندام شد گرم
چنانش در جگر ره یافت آزار کز آزارش جگر گوشه شد افگار
❈۶❈
خضر خان کو نهالی بود زان باغ چو لاله داشت زان غم بر جگر داغ
به رسم نذر گفت ار به شود شاه پیاده در زیارتها کنم راه
❈۷❈
ز نذرش لختی از شه رفت سستی پدید آمد نشان تندرستی
روان گشت آن مهین سر بلندان پیاده سوی «هتنا پور» خندان
❈۸❈
چو او پای بلورین سود بر خاک ستاره خواست زیر افتد ز افلاک
ملوک از باد بر خاک اوفتادند به همراهی در آن ره رو نهادند
❈۹❈
همه گلها به پای سرو خفتند طریق مصلحت راباز گفتند
به غلطیدند پیش راهوارش که تا کردند بر مرکب سوارش
❈۱۰❈
روان شد سوی «هتناپور» پویان به صد خواهش حیات شاه جویان
که چون عزم زیارت کرد چون تیر نشد بهر زیارت جانب پیر
❈۱۱❈
نرفت آن سو گهٔ باز آمدن نیز که پوشید آسمانش چشم تمیز
چو بر رویش قضا می‌خواست گردی نبردش در پناه نیک مردی
❈۱۲❈
مخالف کاو محل میخواست خالی چو خالی دید کرد آفت سگالی
به فتنه راست کرد اندیشهٔ خویش به حضرت رفت بی اندیشه در پیش
❈۱۳❈
برون داد آن چنان راز نهان را که باور شد دل شاه جهان را
الپخان را گوزنی ساخت با شیر زد اول نیش وانگه راند شمشیر
❈۱۴❈
چو از کار الپخان سینه پرداخت سبک تدبیر کار خضر خان ساخت
ستد فرمانی از فرماندهٔ دهر چو ماری هر خطش دیباچهٔ زهر

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۵ - خراب گشتن مجلس خانی از گردش دور مدام، و خفتن بخت بیدار خضر خان، به پریشانی این دولت در واقعه دیدن و تعبیر آن خواب پریشان از دل خسرو خستن

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها