گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:دل بی رخ تو در گل و گلشن نه ایستاد خاطر به سوی لاله و سوسن نه ایستاد

❈۱❈
دل بی رخ تو در گل و گلشن نه ایستاد خاطر به سوی لاله و سوسن نه ایستاد
دامن کشان به نازکشی تا روان شدی یک پای اهل زهد به دامن نه ایستاد
❈۲❈
عاشق جهان گرفت که تاب رخت نداشت بلبل به دشت رفت و به گلشن نه ایستاد
بین سخت جانیم که چسان می زیم هنوز؟ تیر مژه به دل که بر آهن نه ایستاد
❈۳❈
ای دیده، آب خویش نگهدار بعد ازین کاتش به ده رسید و به خرمن نه ایستاد
گویند منگرش، مگر از فتنه جان بری بسیار خواستم که دل من نه ایستاد
❈۴❈
گویند منگرش، مگر از فتنه جان بری بسیار خواستم که دل من نه ایستاد
از آه بنده دیده همسایگان تهی کم خشک شد که دیده به روزن نه ایستاد
❈۵❈
من جامه چون قبا نکنم کز فغان من یک جامه درست به یک تن نه ایستاد
خسرو به راه عشق سلامت مجو، از آنک تیغی ست این که بر سر گردن نه ایستاد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها