امیرخسرو دهلوی:ای همرهان که آگه از آن رفته منید گمره شدم، برید و بر آن راهم افگنید
❈۱❈
ای همرهان که آگه از آن رفته منید
گمره شدم، برید و بر آن راهم افگنید
نامه کنید سوی ویم تا بدو رسم
خاکسترم کنید و بر آن خط پراگنید
❈۲❈
بر خاک من رسید و پس از مرگ هر گیاه
کورانه بوی وی بود از بیخ بر کنید
ای طالبان وصل، ز ما دور، کز فراق
ما چاک سینه ایم و شما چاک دامنید
❈۳❈
ای تائبان عشق، یکی دیدنش روید
دانم که زاهدید، اگر توبه بشکنید
جانان یکی بس است که میرند بهر او
گویی نه اید زنده چو یک جان به یک تنید
❈۴❈
خسرو که سوخته دل او پس دلش دهید
وان دل که سوخته نبود آتشش زنید
کامنت ها