امیرخسرو دهلوی:افسوس ازین حیات که بر باد میرود کآیین ما نه بر روش داد میرود
❈۱❈
افسوس ازین حیات که بر باد میرود
کآیین ما نه بر روش داد میرود
هردم ز من که پیروی دیو میکنم
بر آسمان فرشته به فریاد میرود
❈۲❈
وه کاین دل خراب عمارت کجا شود؟
سیل منش چنین که ز بنیاد میرود
زاهد به پند دادن و بیچاره مست را
خاطر به سوی لعبت ناشاد میرود
❈۳❈
گاه خمار صد نیت توبه میکنم
چون ساقی آمد آن همه از یاد میرود
ای من غلام دولت آن نیک بندهای
کز بندگی نفس بد آزاد میرود
❈۴❈
ضایع مکن به خنده و بازی به سان گل
این پنجروزه عمر که بر باد میرود
ای نفس، پند گیر که اختر به گردش است
ای مرغ، هوش دار که صیاد میرود
❈۵❈
آهسته نِهْ به روی زمین پای، کآدمی
بر روی شاهدان پریزاد میرود
زخم زبان خسرو اثر کی کند ترا؟
نی، خود سخن به تیشه فرهاد میرود
کامنت ها