گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ناگاه پیش ازان که کسی را خبر شود آن بیوفای عهد شکن را سفر شود

❈۱❈
ناگاه پیش ازان که کسی را خبر شود آن بیوفای عهد شکن را سفر شود
کردند آگهم که فلان رفت و دور رفت نزدیک بود کز تن من، جان به در شود
❈۲❈
او می رود چو جان و مرا هست بیم آن کو بر سرم نیابد و عمرم به سر شود
کو قاصدی که بر دل من دل بسوزدش تا سوی آن خلاصه جان و جگر شود
❈۳❈
لیکن خبر چگونه رساند به سوی من قاصد که هم ز دیدن او بی خبر شود
گویی مه دو هفته بدیدش که هر شبی بیگانه تر برآید و باریکتر شود
❈۴❈
بی او جهان، دو چشم ندارم، که بنگرم بیرون کشم دو دیده، اگر دست در شود
ای آب دیده، این دل پر خون ببر ز من در پای او فگن، مگرش دل دگر شود
❈۵❈
گر تا به لب رسید فلان را ز دیده آب زان بیشتر بپای که بالای سر شود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها