گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:شوخی نگر که آن بت عیار می‌کند دل را به بند زلف گرفتار می‌کند

❈۱❈
شوخی نگر که آن بت عیار می‌کند دل را به بند زلف گرفتار می‌کند
هردم به شیوه‌ای ز کسی می‌برد دلی در حلقه‌های زلف نگونسار می‌کند
❈۲❈
دشمن دریغ بود که ره یافت پیش دوست حیف است گل که همدمی خار می‌کند
انکار عشقبازی ما می‌کنند خلق ما خاک آن کسیم که این کار می‌کند
❈۳❈
تا دید شیخ رونق بازار عاشقان هر بامداد خرقه به بازار می‌کند
جز عقل عاقلان نکند صید چشم تو مست است و قصد مردم هشیار می‌کند
❈۴❈
در خورد دوست نیست نثار سر و ترا خسرو سری که دارد ایثار می‌کند

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۸۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها