گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:چشم فسونگر تو که داد فسون دهد دانا زمام عقل به دست جنون دهد

❈۱❈
چشم فسونگر تو که داد فسون دهد دانا زمام عقل به دست جنون دهد
خونابه می خورم ز غم و گریه می کنم آری، شراب گوهر هر کس برون دهد
❈۲❈
غم در دل و جگر خورد ار وی بدان بود هر کو نهال را بدل آب خون دهد
مست نشاط و عیش کجا گردد آدمی؟ دور فلک چو باده به جامش نگون دهد
❈۳❈
گفتی برون مده غم خود، چون نهان کنم؟ چون رنگ رخ گواهی حال درون دهد
اجرای جور می کنمت بر خود، ای عجب شیشه فروش سنگ به دیوانه چون دهد
❈۴❈
خسرو ز بهر آنکه خورد سنگ بر درت خود را میان حلقه طفلان زبون دهد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۸۸۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها