گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ز گشت مست رسید و به هوش خویش نبود دلم ز صبر بسی لاف زد، ولیش نبود

❈۱❈
ز گشت مست رسید و به هوش خویش نبود دلم ز صبر بسی لاف زد، ولیش نبود
زدند راه دلم آهوان بی انصاف که از هزار خدنگش یکی به کیش نبود
❈۲❈
به صد هزار دلش عاشقان خریدارند بهای یوسف اگر هفده قلب بیش نبود
دل او فگند مرا در چه زنخدانش وگرنه چشم من خون گرفته پیش نبود
❈۳❈
نبود امشب سوزنده مرا جز تپ دل ار چه بود، ولیکن به دست خویش نبود
نمک به ریش من، ای پارسا، مزن از پند به شکر آنکه دلت هیچگاه ریش نبود
❈۴❈
خوش است عشق به گفتن، ولی چه دانی درد ترا که بود لبی و نمک به ریش نبود
چو وصل می طلبی خسرو، از بلا مگریز که در جهان عسلی بی گزند نیش نبود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۹۰۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها