گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:گل و شکوفه همه هست و یار نیست، چه سود؟ بت شکر لب من در کنار نیست، چه سود؟

❈۱❈
گل و شکوفه همه هست و یار نیست، چه سود؟ بت شکر لب من در کنار نیست، چه سود؟
بهار آمد و هر گل که باید آن همه هست گلی که می طلبم در بهار نیست، چه سود؟
❈۲❈
به انتظار توان روی دوستان دیدن دو دیده را چو سر انتظار نیست، چه سود؟
ز فرق تا به قدم زر شدم ز گونه زرد ولی ز سنگ شکیبم عیار نیست، چه سود؟
❈۳❈
ز بهر خوردن دل گر هزار غم دارم چو بخت خویشتنم استوار نیست، چه سود؟
ز دوست مژده مقصود می رسد، لیکن از آن هزار یکی برقرار نیست، چه سود؟
❈۴❈
اگر چه باده امید می کشد، خسرو ز دور چرخ سرش بی خمار نیست، چه سود؟

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۹۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها