گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:بیا نظاره کن، ای دل که یار می‌آید ز بهر بردن جان فگار می‌آید

❈۱❈
بیا نظاره کن، ای دل که یار می‌آید ز بهر بردن جان فگار می‌آید
فراز مرکب ناز و سوار در عقبش هزار شیفته بی‌قرار می‌آید
❈۲❈
رسید نازک من، ای نظارگی، زنهار ببند دیده، گرت دل به کار می‌آید
ز مستی ارچه به هر سوی می‌فتد، لیکن ز بهر بردن دل هوشیار می‌آید
❈۳❈
چه گردها که برآورده باشد از دل‌ها که فرق تا به قدم پرغبار می‌آید
دو دیده کاش مرا خاک آن زمین بودی که نعل توسن آن شهسوار می‌آید
❈۴❈
مرا که یاد کند، گر ز کوی او بروم یکی اگر برود، صدهزار می‌آید
مکن به سرو سهی نسبت درخت قدش ز سرو کی گل و غنچه به بار می‌آید
❈۵❈
کنون بنال به زاری چو بلبلان، خسرو که بهر ناله بلبل بهار می‌آید

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۹۱۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها