امیرخسرو دهلوی:لبالب آر قدح کز گلو فرود آید مگر که از دلم این آرزو فرود آید
❈۱❈
لبالب آر قدح کز گلو فرود آید
مگر که از دلم این آرزو فرود آید
مگوی تو به که آید فرود می ز سرم
مباد کز سر من این سبو فرود آید
❈۲❈
ز می چه توبه که گر ذوق آن کند معلوم
فرشته چون مگس آنجا به بو فرود آید
به بند مردنم امروز، ساقیا، بگذار
که باده از سر آن ماهر و فرود آید
❈۳❈
به زهد تخته ورد و دعای من باشد
سفال خم که خط می برو فرود آید
ز بهر بردن دلهای خلق سیل بلاست
هر آن عرق که ز روی نکو فرود آید
❈۴❈
بدین صفت که همی خون خوریم بر در تو
ترا چگونه می اندر گلو فرود آید؟
خوش آن زمان که به یاد تو هر شبم تا روز
ز دیده خون جگر سو به سو فرود آید؟
❈۵❈
نقاب واکن و لبهای عاشقان دربند
مگر که خسرو ازین گفتگو فرود آید
کامنت ها