گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:کسی که بوی تواش در دماغ می افتد ز زندگانی خویشش فراغ می افتد

❈۱❈
کسی که بوی تواش در دماغ می افتد ز زندگانی خویشش فراغ می افتد
شدم ز زلف تو دیوانه، آه مسکینی که این خیال کجش در دماغ می افتد
❈۲❈
به قطره سوز دل من همی کشد زین چشم چو شعله شعله گلی کز چراغ می افتد
نمی زید که دل سوخته ست خوردن او بگوی اگر چه که بر کشته داغ می افتد
❈۳❈
خبر ز داغ دلم می دهد به بوی جگر ز خون دیده که بر جامه داغ می افتد
ز بهر سوزش مرغان به باغ من چه روم؟ که ناله می کنم آتش به باغ می افتد
❈۴❈
من اوفتاده به پایان، نهفته پیش درش لبش به خنده که خسرو به لاغ می افتد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۹۳۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها