امیرخسرو دهلوی:تا رخ تو زلف ترا پیش کرد زلف تو مه را به پس خویش کرد
❈۱❈
تا رخ تو زلف ترا پیش کرد
زلف تو مه را به پس خویش کرد
چشم تو دی ملک جهان می گرفت
مست شد آن غمزه و فرویش کرد
❈۲❈
دوش دهانت نمکی می فشاند
قطره چکید و جگرم ریش کرد
کرد دلم پاره و دانی که کرد
تیر تو، ای کافر بدکیش، کرد
❈۳❈
چشم تو در خواب شد او را بگوی
در نتوان بر سگ خود پیش کرد
خامه خسرو نتواند نوشت
آنچه غمت بر من درویش کرد
کامنت ها