امیرخسرو دهلوی:داد من آن بت طراز نداد پاسخی نیز دلنواز نداد
❈۱❈
داد من آن بت طراز نداد
پاسخی نیز دلنواز نداد
خواب ما را ببست و باز نکرد
دل ما را ببرد و باز نداد
❈۲❈
به کرشمه ندید سوی کسی
که به یک غمزه داد ناز نداد
کرد راجع برات بوسه لبش
عارضش چون خط جواز نداد
❈۳❈
پسرا، سرو چون تو نتوان گفت
که کسی دل بدان دراز نداد
بر منت دل نسوخت، گر چه مرا
عشق جز سوز جانگداز نداد
❈۴❈
بر منت دل نسوخت، گر چه مرا
عشق جز سوز جانگداز نداد
لذت عیش و کارسازی بخت
از که جویم، چو کار ساز نداد؟
❈۵❈
تو چه دانی نیازمندی چیست؟
چون خدایت به کس نیاز نداد
داد خسرو به عشق جان و هنوز
داد مردان پاکباز نداد
کامنت ها