امیرخسرو دهلوی:دل که نز عشق پاره پاره بود دل نگویم که سنگ خاره بود
❈۱❈
دل که نز عشق پاره پاره بود
دل نگویم که سنگ خاره بود
پیرمردی که از جفای جوان
خون نخورده ست شیرخواره بود
❈۲❈
ای که مه با کمال خوبی خویش
پیش روی تو پیشکاره بود
هر که یکبار دید روی ترا
تا زند در غم دوباره بود
❈۳❈
گر ز کافر بود هزار سوار
چشم تو میر آن هزاره بود
چون لبت را به گاز پاره کنم
لب نباشد نبات پاره بود
❈۴❈
نیست یک چاره وصل را، وانگاه
می زیم من هزار چاره بود
خاک پای تو می کشم در چشم
مگر این اشک را کناره بود
❈۵❈
هر شبی خسرو است و بیداری
مونسش گر بود، ستاره بود
کامنت ها