امیرخسرو دهلوی:وقت آن شد که گل شکفته شود چشم نرگس ز می غنوده بود
❈۱❈
وقت آن شد که گل شکفته شود
چشم نرگس ز می غنوده بود
خواهد ابر دونده را گیرد
سرو از بس که در هوا بدود
❈۲❈
معتدل شد هوا چنان که ز چرخ
بر چمن باد گرم هم نرود
آتش لاله را همی بیند
زاغ چون هندوان نمی گرود
❈۳❈
می زند مرغ نغمه ای که چنان
هر زمانی ز دست می بشود
باد گوش بنفشه می پیچد
که ز بلبل سخن نمی شنود
❈۴❈
ساقیا، گر ترا چنین وقتی
گذری بر من اوفتد، چه شود
کامنت ها