لبیبی:کاروانی همی از ری به سوی دسکره شد آب پیش آمد و مردم همه بر قنطره شد
❈۱❈
کاروانی همی از ری به سوی دسکره شد
آب پیش آمد و مردم همه بر قنطره شد
گله دزدان از دور بدیدند چو آن
هر یکی زیشان گفتی که یکی قسوره شد
❈۲❈
آنچه دزدان را رای آمد بردند و شدند
بد کسی نیز که با دزد همی یکسره شد
رهروی بود در آن راه درم یافت بسی
چون توانگر شد گفتی سخنش نادره شد
❈۳❈
هرچه پرسیدند او را همه این بود جواب:
کاروانی زده شد کار گروهی سره شد
کامنت ها