گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:بیا بر چشم عاشق کن تجلی روی زیبارا که جز وامق نداند کس کمال حسن عذرا را

❈۱❈
بیا بر چشم عاشق کن تجلی روی زیبارا که جز وامق نداند کس کمال حسن عذرا را
بصحرای دل عاشق بیا جلوه کنان بگذر بروی عالم آرایت بیارا روی زیبا را
❈۲❈
دمی از خلوت وحدت تماشا را به صحرا شو نظر بر ناظران افکن ببین اهل تماشا را
چه مهر است آن نمیدانم که عالم هست در آتش ز روی خویش بخشد نور هر دم چشم بینا را
❈۳❈
الا ای یوسف مصر ملاحت تا بکی داری بدین یعقوب بیدل را غمین جان زلیخا را
تو حلوا کرده ای پنهان مگسها جمله سرگردان اگر جوش مگس خواهی بصحرا آر حلوا را
❈۴❈
الا ای ترک یغمایی بیا جان را به یغما بر نه دل ترک تو خواهد کرد نه تو ترک یغما را
جهان پر شور از آن دارد لب شیرین ترک من که ترکان دوست میدارند دایم شور و غوغا را
❈۵❈
سخن با مرد صحرایی الا ایمغربی کم گوی که صحرایی نمیداند زبان اهل دریا را

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها