گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:بیا که کرده ام از نقش غیر آینه پاک که تا تو چهره خود را بدو کنی ادراک

❈۱❈
بیا که کرده ام از نقش غیر آینه پاک که تا تو چهره خود را بدو کنی ادراک
اگر نظر نکنی سوی من در آینه کن تو خود بمثل منی کی نظر کنی خاشاک
❈۲❈
اگر چه آینه روی جانفزای تو اند همه عقول و نفوس عناصر و افلاک
ولی ترا ننماید بتو چنانکه توئی مگر دل مسکین و بیدل و غمناک
❈۳❈
تمام چهره خود را بدو توانی دید که هست مظهر تام و لطیف و صافی و پاک
چرا گذر نکنی بر دلی که از پاکی اذ مرت ربّه ما وجدت فیه سواک
❈۴❈
ولو جلوت علی القلب ما جلوت علیه لا جل قربته بل لا نه مجلاک
مرا که نسخه مجموع کاینات توام روا مدار بخواری فکنده بر سر خاک
❈۵❈
بساحل ار چه فکند به بحر باز آرم که موج بحر محیط توام نیم خاشاک
ظهور تو بمن است و وجود من از تو دلست مظهر لولای لم اکن لولاک
❈۶❈
تو آفتاب منیری و مغربی سایه ز آفتاب بود سایه را وجود و هلاک

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها