گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:ز چشم مست ساقی من ‌‌‌‌‌خرابم نه آخر بیخود از جام شرابم

❈۱❈
ز چشم مست ساقی من ‌‌‌‌‌خرابم نه آخر بیخود از جام شرابم
از آن ساعت که دیدم جام رویش چو مویش روز و شب در پیچ و تابم
❈۲❈
ندارم هیچ آرامی و خوابی که چشم او ربود آرام و خوابم
گهی از ناله ام چون چرخ دولاب که از سرگشتگی چون آسیابم
❈۳❈
بجای اشک خون میبارم از چشم نمان اندر جگر چون هیچ تابم
مرا عشقت چنان گم کرد از من که من خود را اگر جویم نیابم
❈۴❈
مرا عشق تو فانی کرد از من چو دید از خود بغایت در عذابم
چنان باقی شدم اکنون بعشقت که بی عشق تو چیزی در نیابم
❈۵❈
کنون از مغربی رستم بکلی که از مشرق برآمد آفتابم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها