گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:کو جذبه که آن بستاند مرا از من کو جرعه که تا گردم فارغ از من

❈۱❈
کو جذبه که آن بستاند مرا از من کو جرعه که تا گردم فارغ از من
کو باده ئی که تا بخورم بیخبر شوم از خویشتن که سخت ملولم ز خویشتن
❈۲❈
کو آن عزیز مصر ملاحت که تا دمد یک دم خلاص یوسف جان را از جنس تن
کو ساقی موءید باقی که در ازل بودی مدام نقل و میم زان لب و دهن
❈۳❈
در حالتی چنین که منم دردمند عشق درمان دردمن نبود غیر درد من
ای ساقی که مستی از باب دل تست از روی مرحمت نظری بر دلم فکن
❈۴❈
چشمت بیک کرشمه تواند خلاص داد چون من هزار خسته درون را از این فتن
مشکن دل شکسته مارا که پیش از این از خود شکسته است از آن زلف پر شکن
❈۵❈
در حلق جان مغربی انداز زلف خود اورا بدست خویش برار از چه بدن

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۴۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها