شمس مغربی:دلی دارم که باشد جای جانان مدام از دل بود ماوای جانان
❈۱❈
دلی دارم که باشد جای جانان
مدام از دل بود ماوای جانان
دلی دارم چو آینه که دائم
در او بینم رخ زیبای جانان
❈۲❈
سویدائیست آندل را که دائم
نباشد خالی از سودای جانان
دلم را نیست پروای دل و جان
که ناپرواست از پروای جانان
❈۳❈
درونی دارم از غوغای عالم
شده خالی پر از غوغای جانان
بسان کشتی اندر انقلاب است
مدام از جنبش دریای جانان
❈۴❈
دماغ جانان همیدارد معطر
نسیم زلف مشک آسای جانان
روان مغربی پر شور دارد
لب شیرین شکر خای جانان
کامنت ها