شمس مغربی:پیش و قد ریش از سر و گلستان دم مزن در تماشای بهار و باغ و بستان دم مزن
❈۱❈
پیش و قد ریش از سر و گلستان دم مزن
در تماشای بهار و باغ و بستان دم مزن
چون دل دیوانه در زنجیر زلف دلبر است
حلقه زنجیر آن مجنون بجنبان دم مزن
❈۲❈
ایدل سرگشته و حیران بدان زلف و رخش
همچنان میباش سر گردان و حیران دم مزن
با لب میگون و روی خوب و زلف دلکشش
از شراب و شاهد و شمع و شبستان دم مزن
❈۳❈
جان ندارد قیمتی بسیار از جان وا مگو
گرچه جان درباختی در راه جانان دم مزن
کفر و ایمانرا به پیش زلف و رویش کن رها
پیش زلف و روی او از کفر و ایمان دم مزن
❈۴❈
چونکه با او می نیازی بودن از وصلش مگو
چونکه بی او هم نمیبازی ز هجران دم مزن
وصف کفر زلف او در پیش روی او مگو
هیچ از آن کافر به پیش این مسلمان دم مزن
❈۵❈
روی خوبان چونکه حسن روی اورا مظهر است
پیش حسن روی او از روی خوبان دم مزن
کامنت ها