گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:منم ز یار نگارین خود جدا مانده بدست هجر گرفتار و بینوا مانده

❈۱❈
منم ز یار نگارین خود جدا مانده بدست هجر گرفتار و بینوا مانده
نخست گوهر با قیمت و بها بودی بخاک تیره فرو رفته بی‌بها مانده
❈۲❈
فتاده دور ز خاصان بارگاه ازل اسیر خاک ابد گشته در بلا مانده
مقرب در درگاه کبریا بوده بدست کبر گرفتار و در ریا بوده
❈۳❈
به چار میخ طبیعت بدوخته محکم به حبس شش جهت کون مبتلا مانده
هر‌آنکه دید مرا گفت در چنین حالت ببین ببین ز کجا آمده و کجا مانده
❈۴❈
شب است و راه بیابان و من ز قافله دور غریب عاشق و مسکین ضعیف وامانده
کجاست پرتو حسنت که رهنما گردد که هست جان من از راه و راهنما مانده
❈۵❈
شده ز دوری خورشید مغربی حقیر بسان ذرّه سرگشته در هوا مانده

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۶۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها