گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:تو ز مائی ولی ما را ندانی ز دریایی ولی دریا ندانی

❈۱❈
تو ز مائی ولی ما را ندانی ز دریایی ولی دریا ندانی
اگر دریا ندانی آن عجب نیست عجب این است که صحرا را ندانی
❈۲❈
بجان و تن ز بالائی و زیری ولیکن زیر و بالا را ندانی
تو اشیائی و اشیا جملگی تو اگرچه هیچ اشیا را ندانی
❈۳❈
همه اسماء بتو هستند ظاهر ظهور جمله اسما را ندانی
چرا غافل ز حق امهاتی چه فرزندی که آبا را ندانی
❈۴❈
ز آدم هن بغایت وقوفی نه تنها آنکه حوا را ندانی
معما جهان با تو چه گویم چو تو سرّ معما را ندانی
❈۵❈
الا ای مغ بس عنقای مغرب توئی با آنکه عنقا را ندانی

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۸۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها