شمس مغربی:ای از دو جهان نهان عیان کیست وی عین عیان پس این نهان کیست
❈۱❈
ای از دو جهان نهان عیان کیست
وی عین عیان پس این نهان کیست
آنکس که به صد هزار صورت
هر لحظه همی شود عیان کیست
❈۲❈
وانکس که به صد هزار جلوه
بنمود جمال هر زمان کیست
گویی که نماهنم از دو عالم
پیدا شده در یکان یکان کیست
❈۳❈
گفتم که همیشه من خموشم
گویا شده پس به هر زبان کیست
گفتی که ز جسم و جان برونم
پوشیده لباس جسم و جان کیست
❈۴❈
گفتی که نه اینم و نه آنم
پس آنکه بود همین هم آن کیست
ای آنکه گرفته کرانه
باللّه درین میان کیست
❈۵❈
آنکس که همی کند تجلی
از حسن و جمال دلبران کیست
وانکس که نمود خود را
وآشوب فکنده در جهان کیست
❈۶❈
ای آنکه تو مانده در کمالی
ناکرده یقین که در کمان کیست
از دیده مغربی نهان شو
وز دیده ی او ببین عیان کیست
کامنت ها