گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:ور هزاران جام گوناگون شرابی بیش نیست گر چه بسیارند انجم آفتابی بیش نیست

❈۱❈
ور هزاران جام گوناگون شرابی بیش نیست گر چه بسیارند انجم آفتابی بیش نیست
گرچه برخیزد ز آب بحر موج بی شوار کثرت اندر موج باشد لیکن آبی بیش نیست
❈۲❈
چون خطایی کرد با خود گشت پیدا کاینات علّت ایجاد عالم پس خطایی بیش نیست
یک سخن پرسید از خود در جهان جان و دل جمله ارواح را زانرو جوابی بیش نیست
❈۳❈
گر چه بسیاری در ایمنی کتب کتب مرقوم گشت جمله را خواندیم حرفت از کتابی بیش نیست
اینکه عالم را وجود آبروئی می نهی در بیابان عدم عالم سرابی بیش نیست
❈۴❈
چیست عالم ایکه میپرسی نشان و نام او بر محیط هستی مطلق حبابی بیش نیست
ایکه هستی تو اندر روی دلبر شد نقاب برفکن از روی دلبر چون نقابی بیش نیست
❈۵❈
مغربی آمد حجاب راه جان مغربی درگذر از روی چه آخر حجابی بیش نیست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

اسماعیل عامری
2021-02-08T17:25:37
با عرض سلامدوستان اگر کسی توضیحی در خصوص بیت سوم دارد ممنون می شوم توضیح دهد بر اساس چه نگاهی ایجاد عالم را خطا فرض کردندو این شاعر از نگاه عرفانی ی برخوردار بوده
بریالی هوشمند
2022-06-23T06:38:26.2739848
درود میفرستم بر شما برادر عزیز می اندیشم این بیت زیبا در مورد پیدایش عالم هستی واژه های زیبا را در قالب در آورده است. در عالم بشریت آدم با اشتباه که مرتکب شد از جنت متمرد شد و بر عالم هستی فرستاده شد. علت و مبنی ایجاد عالم بر خطا انسان اول نهاده شده است. انسان اگر مرتکب اشتباه نمیشد عالم هستی شکل نمیگرفت و انسان در باغ پر عیش و طرب روحانی می‌زیست. پس سرشت عالم بر خطا است. اینجا محل خطا است.