گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:ساقی باقی که جانم مست اوست باده در داد کان بیرنگ و بوست

❈۱❈
ساقی باقی که جانم مست اوست باده در داد کان بیرنگ و بوست
بی دهن جان باده را در کشید کاو منزه از خم و جام و سبوست
❈۲❈
نور می در جان و در دل کار کرد نار وی در استخوان و مغز و پوست
دیدم از مستی چو مستی را قفا عالمی را بی قفا دیدم که روست
❈۳❈
چون حجاب ما یقین شد مرتفع هردو عالم را بکل دیدم که اوست
مهر بکد آنرا که ذره خواندمی بحر بود آنرا که می گفتم جوست
❈۴❈
زشت و نیکو می نمود اما نبود هر کرا من گفتمی زشت و نکوست
هر کرا دشمن همی پنداشتم آخرالامرش چو دیدم بود دوست
❈۵❈
مغربی چون اختلافی نیست هیچ رو زبان درکش چه جای گفتگوست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها