گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:انکه او دیده جان و دل و نور بصر است هر کجا می نگرم صورت او در نظر است

❈۱❈
انکه او دیده جان و دل و نور بصر است هر کجا می نگرم صورت او در نظر است
خبر از دوست بدان بر که ندارد خبری ورنه آنجا که عیانست چه جای خبر است
❈۲❈
ره بدو برد کسی کز پی او دور افتاد اثر از دوست کسی یافت که او بی اثر است
ره بی پا و سر آنست که نتوانی رفتن بنشین خواجه ترا چون هوس پا و سر است
❈۳❈
روزی از روزن اینخانه برا بر سر بام تا ببینی که، که در خانه و بر بام و در است
تو بدین چشم کجا چهره معنی بینی چشم صورت دگر و چشم معانی دگر است
❈۴❈
ورنه بیرون کتاب ز بَر و زیر جهان همه بی زیر و زبَر گفتن و دیدن زبَر است
مغربی علم تر و خشک ز دل بر میخوان دل کتابیست که او جامع هر خشک و تر است

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۳۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها