گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:نهان پیر تو خویش آفتاب رخت از آنکه مانع ادراک اوست تاب رخت

❈۱❈
نهان پیر تو خویش آفتاب رخت از آنکه مانع ادراک اوست تاب رخت
رخت ز پرتو خود در نقاب میباشد عجب بود که نشد غیر ازین نقاب رخت
❈۲❈
حجاب روی تو گر هست نیست جز تابش وگرنه چیست دگر تا برد حجاب رخت
بغیر چشم تو در روی تو نکرد نگاه از آنکه دیده کس را نبود تاب رخت
❈۳❈
نوشته اند بر اوراق چهره خوبان بخط خوب دوسه آیت از کتاب رخت
بآبروی تو سوگند میخورد جانگ که دل در آتش سوزنده است ز آب رخت
❈۴❈
دلا همیشه رخت منقلب بجانب ماست بسوی هیچکسی نیست انقلاب رخت
چگونه روی بغیر جناب ما آرد از آنکه بس متعالی بود جناب رخت
❈۵❈
بسی بمشرق و مغرب طلوع کرد و غروب که تا بمغربی ظاهر شد آفتاب رخت
سحرهای غمزه جادوی او بی انتهاست عشوه های طره هندوی او بی انتهاست

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

یزدانپناه عسکری
2023-05-09T10:12:25.4861984
1- نهان پیر تو خویش آفتاب رخت - از آنکه مانع ادراک اوست تاب رخت  2- رخت ز پرتو خود در نقاب میباشد - عجب بود که نشد غیر ازین نقاب رخت  *** [یزدانپناه عسکری] طارق در انتزاع  مانع درک در فطرت (الخِلْقَة - خُلِق‏) است.