گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:آنکس که دیده در طلب او مسافر است عمریست تا که در دل و جانم مسافر است

❈۱❈
آنکس که دیده در طلب او مسافر است عمریست تا که در دل و جانم مسافر است
وانکس که دید روی بتان حسن روی اوست در حسن روی خویش بهردیده ناظر است
❈۲❈
دل را بسحر غمزه خوبان همی برد آن غمزه را نگر که زهی غمزه و ساحر است
از چشم او مپرس که ترکیست جنگجوی از زلف او مگوی که هندوی کافر است
❈۳❈
گفتم که مگر ذاکرم آن دوست را بخود خود راست کز زبان من آندوست ذاکر است
غایب نباش یک نفس از دوست زانکه دوست در غیبت و حضور تو پیوسته حاضر است
❈۴❈
حسن وی است آنکه مرا ورانه اوّلست عشق من است آنکه مرا ورانه آخر است
کز فنون عشوه گری ماهر است دوست دل از فنون عشوه گری سخت ماهر است
❈۵❈
ایمغربی نو دیده بدست آر زانکه دوست چون آفتاب در رخ هر ذره ظاهر است

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها