شمس مغربی:دل همه دیده شد و دیده همه دل گردید تا مراد دل و دیده ز تو حاصل گردید
❈۱❈
دل همه دیده شد و دیده همه دل گردید
تا مراد دل و دیده ز تو حاصل گردید
به امیدی که رسد موجی از آن بحر بدل
سالها ساکن آن لجّه و ساحل گردید
❈۲❈
منزلی به ز دل و دیده من هیچ نیافت
ماه من گرچه بسی گرد منازل گردید
دل که دیوانه زنجیر سر زلف تو بود
هم بزنجیر سر زلف تو عاقل گردید
❈۳❈
عاقبت یافت در آن بند سلاسل آرام
سالها گرچه در آن بند و سلاسل گردید
مکر و دستان و فریب و حیل پیر خرد
پیش نیرنگ و فسونهای تو باطل گردید
❈۴❈
پرده بردار ز رخ تا که روان حل گردد
هرچه بر من ز سر زلف تو مشکل گردید
گر دلم آینه کامل رخسار تو نیست
عکس انوار رخت را بچه قابل گردید
❈۵❈
روی با روی تو آورد، از آن مقبل شد
هم ز اقبال رخ تست که مقبل گردید
هر که از کامل ما یافت نظر کامل شد
مغربی از نظر اوست که کامل گردید
کامنت ها