گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:سلطان، سرِ تخت شهی کرد تنزّل با آنکه جز او هیچ شهی نیست گدا شد

❈۱❈
سلطان، سرِ تخت شهی کرد تنزّل با آنکه جز او هیچ شهی نیست گدا شد
آنکس که زفقر و ز غنا هست منزّه در کسوت فقر از پی اظهار غنا شد
❈۲❈
هرگز که شنیدست از ازین طرفه که یک کس هم خانه خویش آمد و هم خانه خدا شد
آن گوهر پاکیزه و آن درّ یگانه ۰ون جوش برآورد زمین گشت و سما شد
❈۳❈
در کسوت چونی و چرایی نتوان گفت کاندلبر بیچون و چرا چون و چرا شد؟!
بنمود رخ ابروی وی از ابروی خوبان تا بر صفت ماه نو انگشت نما شد
❈۴❈
در گلشن عالم چو شهی سرو چو لاله هم سرخ کلاه آمد و هم سبز قبا شد
آن مهر سپهر ازلی کرده تجلی تا مغربی و مشرقی و شمس و ضیا شد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها