گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شمس مغربی:بی پرتو رخسار تو پیدا نتوان شد بی مهر تو چون ذرّه هویدا نتوان شد

❈۱❈
بی پرتو رخسار تو پیدا نتوان شد بی مهر تو چون ذرّه هویدا نتوان شد
جز از لب تو جام لبالب نتوان خورد جز در رخ تو واله و شیدا نتوان شد
❈۲❈
تا موج تو ما را نکشد جانب دریا از ساحل خود جانب دریا نتوان شد
تا جذبه او برنرباید من و ما را هرگز نفسی بی من و بی ما نتوان شد
❈۳❈
از مهر رخش سایه صفت پست نگشته اندر پی آن قامت و بالا نتوان شد
در خلوتداگر دیده ز اغیار نشد پاک از خلوت خود جانب صحرا نتوان شد
❈۴❈
بی دیده نشاید بتماشا شدن ایدوست تا دیده نباشد بتماشا نتوان شد
چون مغربی از مشرق و مغرب نرسیده خورشید صفت مفرد و یکتا نتوان شد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها