گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مهستی گنجوی:چون با دل تو نیست … در یک پوست در چشم تو یکرنگ بود دشمن و دوست

❈۱❈
چون با دل تو نیست … در یک پوست در چشم تو یکرنگ بود دشمن و دوست
بس بس که شکایت تو ناکرده بهست رو رو که حکایت تو ناگفته نکوست

فایل صوتی رباعیات رباعی شمارۀ ۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

شهاب
2014-12-28T16:59:16
مصرع اول این طور نمیتونه باشه؟چون با دل تو نیست خرد در یک پوستیعنی می فرماید تو عقل نداری که دوست و دشمن را یکی میبینی
کشکول امین
2015-04-07T13:46:15
بنده این مصرع را قبلا اینگونه شنیده بودم :​چون با دل تونیست (وفا) دریک پوست....
کاظم
2013-01-24T05:23:56
درمصرع اول:چون بادل تو نیست دلم در یک پوست باید صحیح باشد
دکتر ترابی
2014-09-12T23:13:13
بس ! بس! که شکایت تو ناکرده به است رو....
دکتر ترابی
2014-09-12T23:16:50
و مصراع نخست شاید بدین گونه درست تر و هم عاشقانه تر باشد:چون بادل من ،نیست دلت در یک پوست که با مصرع دوم نیز همخوان است.
وحـ_‗ـیـ‗_ـد
2013-07-02T00:53:02
با آقا کاظم موافقم!
جعفر عسکری
2020-08-14T17:37:37
رسائل العُشّاق و وسایل المشتاق، علی بن احمد سیفی نیشابوری، نسخه برگردان دستنویس شمارۀ 3005 کتابخانۀ المالی ترکیه، کتابت 685 ق، به کوشش: جواد بشری، تهران، بنیاد موقوفات افشار، با همکاری انتشارات سخن، 1399این دو رباعی در این کتاب آمده است:تا خسته دلم به عشقت اندر پیوستدانی که همه فضول بنهاد ز دستچندان‌که تو خواهی ز تو نومیدی هستخود را به رسن بر تو همی‌نتوان بستبر یاد تو بی تو این جهان گذرانبگذاشتم و تو هستی از بی‌خبراندست از تو بشستم و نشستم به کرانچون بی تو گذشت، بگذرد بی دگرانرباعی اول، جزو رباعیّات نویافتۀ مهستی است و رباعی دوم، در لباب الالباب به اسم رشیدی سمرقندی است (377) و در دیوان رشیدالدین وطواط هم وارد شده است (ص 617).